منظور از شرط انفساخ این است که با درج شرطی در قرارداد،انحلال عقد معلق به امری شود و پس از تحقق معلقعلیه،عقد خودبهخود منفسخ شود.در حقوق ایران،گرچه عقد معلق پذیرفته شده است اما تفکیکی بین تعلیق در ایجاد عقد و تعلیق در انحلال عقد(شرط انفساخ)به عمل نیامده و منظور از تعلیق در حقوق ایران تعلیق در انعقاد عقد است نهانحلال آن.باوجود این،به نظر میرسد پذیرش آن با مبانی حقوقی ایران منافاتی نداشته باشد.شرط تعلیق در معنای عام خود،هم شامل شرط فاسخ و هم شامل شرط تعلیق دروجود تعهد میشود اما این شرط در معنای خاص خود فقط شامل تعلیق در وجود تعهدمیشود. تحقیق مفهوم و آثار اندراج شرط فاسخ وخیار تخلف از شرط فعل با نگاهی به رویه قضایی در قالب فایل ورد به همراه منبع آماده برای ویرایش و پرینت میباشد.
مفهوم و آثار اندراج شرط فاسخ
باتوجه به این تعریف،تعلیق یا راجع به وجود تعهد است یا راجع به انحلال تعهد.بین تعلیق در انحلال عقد و تعلیق در انحلال تعهد باید قایل به تفکیک شد.مبنای اینتفکیک،تفاوت بین مفهوم عقد و تعهد است؛زیرا تعهد اثر عقد است و عقد سبب تعهد.اگرچه پیوند بسیار زیاد این دو مفهوم با یکدیگر ممکن است سبب شود که این دو مفهوم یکی تصور شده و گاهی بهجای یکدیگر به کار روند؛اما باید پذیرفت بین این دو،تفاوت وجود داردو یکی اثر دیگری است.به نظر میرسد مراد از انحلال تعهد که در تعریف فوق آمده،همان انحلال عقد باشد؛زیرا بین عقد و تعهد پیوند بسیار نزدیکی،وجود دارد و با از بین رفتن تعهدی که اثر اصلی عقد است و عقد در حقیقت به خاطر آن به وجود آمده،عقد نیز بلاموضوع شده و از بین میرود.
در شرط فاسخ دو طرف قرارداد میتوانند شرط کنند که قراداد پس از مدتی پایان یابد یا در اثررویداد ویژهای،خودبهخود منحل شود.شرط اخیر را میتوان«شرط انفساخ»نامید که به شرط خیار شباهت دارد.برای مثال در عقد بیع شرط میشود که پرداخت ثمن از سوی فروشنده یا ایداع آن در صندوق ثبت،باعث انفساخ بیع و بازگستن ملکیت مبیع به او میشود.
اگر ایداع یا پرداخت ثمن نشانهی تصمیم فروشنده بر فسخ بیع باشد،هیچ تفاوتی بین این شرط و سایر مصداقهای خیار شرط وجود ندارد؛امارهای است که دو طرف دربارهی دلالت آن بر فسخ توافق کردهاند.ولی هرگاه مقصود این باشد که وصول ثمن،عقد را منحل سازد،وقوع آن باعث انفساخ عقد است.در این فرض،دیگر اهلیت فروشنده و سلامت ارادهی اونقشی در نفوذ تأدیه ثمن ندارد و از اقسام شروط انفساخ است.

شرط انفساخ و خیار معلق
ممکن است در عقد،طرفین پیدایش حق فسخ در زمان معین را معلق بر تحققامری ظرف مدت معینی سازند.تفاوت خیار معلق و شرط فاسخ در این است که در شرط فاسخ پس از تحقق معلقعلیه عقد خودبهخود و بدون نیاز به انشای فسخ منحل میشود.درحالی که در خیار معلق،پس از تحقق معلقعلیه فقط حق فسخ ایجاد میشود و در صورت خودداری مشروطله ازاعمال حق فسخ،انحلال رخ نمیدهد.
شرط انفساخ و فسخ معلق
طرفین عقد میتوانند شرط کنند که یکی از آنها یا هردو حق داشته باشند که عقدرا به صورت معلق فسخ کنند.در این صورت همزمان خیار باید معین باشد و همزمان حصول معلقعلیه.
فرضیات تحقیق
(هر فرضیه به صورت یک جمله خبری نوشته شود.)
خیار شرط فعل با خیار شرط فاسخ و آثارش مرتبط بوده و در رویه قضایی ایران اهمیت و روندی منحصر به فرد را دارد.
اهداف تحقیق
(شامل اهداف علمی، کاربردی و ضرورتهای خاص انجام تحقیق)
بررسی ماهیت حقوقی شرط انفساخ
بررسی آثار شرط انفساخ
بررسی شرط فعل
بررسی خیار شرط فعل در رویه قضایی ایران
بررسی شرط خیار
بررسی خیار معلق
بررسی خیار تخلف از شرط فعل